هشتادو ششمین

از رفتارای خارج از عرف وبلاگ نویسی خیلی بدم میاد 

 

بعضیا هستن که یه جور لوس ننری به خاطر وبلاگ نوشتنت 

براشون مهم میشی که 

حالت از این مدل مهم شدن خودت واسه کسی به هم می خوره 

و اون اغلب آدمایین که اصرار دارن به هر دلیل و بهانه ای باب آشنایی 

خارج از محیط وبلاگو باهات بذارن

منظورم جنس مخالف و ...اس 

نه که قبلا مرتکب این کار نشده باشم 

ولی رفتارایی که از پسرای فضای بلاگفا در خارج از محیط وبلاگ 

دیدم 

رفتارای شدیدا حال به هم زنی بوده 

چرا 

چون مثلا سوالایی می پرسن و یا تعجبایی می کنن که 

اگه وبلاگ منو خونده بودن نه جای این سوالا بود 

نه جای این تعجب

حالا من با خودم عهد بسته بودم که دیگه اگه  پیشنهاد پسری برا آشنایی خارج از محیط 

وب و قبول نکنم اما 

اخیرا تو اون یکی وبلاگم یکی اومد گفت آشنا شیم 

جواب درست حسابی بهش ندادم 

بعد از دیشب می گه بیا تو کامنتا صحبت کنیم 

هعی میاد یه کامنت برام می ذاره 

منم واسه اون 

و در اینجا باز دیدم به همون بیراهه ای که دلم نمی خواست کشیده شدم 

یعنی یه حرکت خارج از عرف وبلاگ نویسی 

به نظرم عرف وبلاگ نویسی اینه یکی یه مطلب می نویسه 

هر موقع اومدی بلاگفا میری راجع به اون مطلب نظرتو می گی 

و متقابلا دوست وبلاگی راجع به نوشته ی تو 

تموم شدو رفت ،

اصلا چه معنی داره یکی که از همه جیک و بوک زندگیت خبر داره 

و خودش تو وبلاگش جز شعر غزل نمینویسه 

با آدم آشنا شه اصلا این آشنایی متوازن نیست 

خلاصه که داشتم می گفتم باز به بی راهه کشیدم 

به بیراهه ی خارج از عرف وبلاگ نویسی،

این آقا در اون کامنت صحبت وار 

 

 

پنجاه و سومین...